حسین شریف آرا مدرس موسسه آموزش عالی هلال ایران
همه با هلالاحمر آشناییم. جمعیتی که نه فقط در ارتقای جایگاه و کرامت انسانها پیشتاز است، بلکه با تبعیت از اصول و ارزشهای خود، هر جا انسانی دچار حادثه شده برای نجات او و تسکین آلام جوامع آسیبدیده، حضوری فعال داشته است. از آقای حسین شریفآرا خواستیم تا در مجموعهای از یادداشتهای هشتگانه درباره مسائل اصلی هلالاحمر بنویسد. او در سالهای گذشته، نماینده کمیته بینالمللی صلیبسرخ مستقر در کشور صربستان و مونته نگرو، مشاور جمعیت هلالاحمر افغانستان، نماینده جمعیت هلالاحمر ایران در نشستها و مناسبات بینالمللی و رئیس اداره ارتباطات و گزارشهای بینالملل جمعیت هلالاحمر بوده است و درحال حاضر مدرس موسسه آموزش عالی هلال ایران است. نخستین بخش از نوشتههای او به فلسفه تاسیس جمعیت هلالاحمر اختصاص یافته و در هفتههای پیش رو چارچوب ماموریت هلالاحمر، چگونگی برنامهریزی و اولویتسنجی فعالیتهای هلالاحمر، اثربخشی و کارآمدی جمعیت
هلال احمر، هندسه اداره یکپارچه حوادث و بحرانها، جنبهها و کارکردهای بینالمللی فعالیتهای جمعیت هلالاحمر، ضرورت و کارکرد نقش مدافعهگری و جنبههای داوطلبانه و حضور جوانان در فعالیتهای جمعیت هلالاحمر را مورد بررسی قرار خواهد داد.
پرسش در مورد فلسفه تاسیس جمعیت هلالاحمر، بهواقع بنیادیترین سوال برای دستیابی به یک شناخت عمیق، جامع و اساسی از آن است و پاسخ به آن، تصویرگر چشمانداز یا زاویه نگاهی است که این جمعیت به محیط و موضوعات پیرامون خود دارد. چشمانداز و زاویه نگاهی که میتواند به پرسشگر، خاستگاه و سرمنشأ پیدایش این جمعیت را با دلایلی جامع و روشن نشان دهد و شناسنامه و هویت وجودی آن را مشخص کند، هویتی که همواره به مثابه یک شاخص، از یکپارچگی موضوعات ماموریتی این جمعیت، حفاظت و نگهبانی کرده و راهنمای تعیین نقشه اولویتهای پیش روی آن برای طراحی اهداف برنامههایش بوده است.
جمعیتی که هماکنون با ساختار مشخص و نشان خاص، تحت نام هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران در سراسر کشور به فعالیت مشغول است، درواقع عضوی از ١٨٩ جمعیت ملی صلیبسرخ و هلالاحمری است که در یک شبکه بزرگ و بینالمللی بشردوستانه در سراسر دنیا به فعالیت مشغولند. فلسفه تاسیس این جمعیتهای ملی را هم میتوان در ساختار تفکر و نگاه بنیادی و سنتی آن یافت که در فرهنگ و باور و ارزشهای والای ملتها برای انجام یا مشارکت در کارها و اقدامات خیرخواهانه در قالب کمک به محرومان و نیازمندان ریشه دارد و هم در ساختاری که اساس موجودیت چنین جمعیتهای ملی را در کشورهای مختلف فراهم کرده است.
ساختار نخست، برگرفته از مجموعه فعالیتهای نیکوکارانه، انساندوستانه و خیرخواهانه است. فعالیتهایی که انسانها از هر جایگاه، ملیت و فرهنگی در طول تاریخ حیات خود، صادقانه و بدون تبعیض برای رفع مشکلات اقشار محروم، نیازمند و آسیبپذیر انجام میدهند. این دسته از فعالیتهای انساندوستانه که بدون انتظار پاداش و جبران نیکی صورت میگیرد، از پشتوانههای باارزش اعتقادی، فرهنگی و اجتماعی برخوردارند و نهتنها در ارتقا و بهبود زندگی افراد و جوامع از خود اثرات سازنده بر جای میگذارند، بلکه موجب تقویت، ترویج و تعمیق هر چه بیشتر ارزشها و باورهای فرهنگی، دینی، مذهبی و اجتماعی میشوند.
تاثیرات سازنده و امیدبخش این فعالیتهای نیکوکارانه و خیرخواهانه در گذشته سبب میشد تا زمینههای لازم برای شکلگیری، رشد و اعتلای هر اقدام انساندوستانهای توسط افراد، هیأتها، انجمنها و سازمانهای فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی در گذر زمان فراهم شده و عمیقا مورد استقبال مسئولان، مقامات و اقشار مختلف مردم قرار گیرد. چرا که آنان، خود شاهد تاثیرات مستقیم این فعالیتها بر حل مشکلات ناشی از محرومیتها و نیازمندیهای معمول و غیرمعمول زندگی افراد محروم و نیازمند بودهاند. ناگفته آشکار است که استمرار اثربخشی این اقدامات انساندوستانه در بهبود شرایط زندگی محرومان و نیازمندان، جوی از اعتماد و اطمینان مضاعف برای نقشآفرینان این عرصه بهوجود آورده است. ایرانیان نیز با پشتوانه فرهنگ و اعتقادات ایرانی و اسلامی خود نهتنها از این قاعده مستثنی نبودهاند، بلکه توانستهاند خالق افتخارات بزرگ و بهیادماندنی متعددی در این زمینه باشند. ساختار نخست که در سطور پیشین بدان پرداختم، توانست در قالب سازمانها، نهادها و موسسات فعلی در سطوح ملی و بینالمللی، زمینههای بسیار مناسبی را برای تولد و رشد ساختار دوم فراهم آورد.
بر همین اساس و به دلیل فراهم بودن زمینههای لازم، پس از شکلگیری سازمانی بشردوستانه و بینالمللی به نام کمیته بینالمللی صلیبسرخ فعلی، کشورها یکی پس از دیگری به این نهضت انساندوستانه پیوستند. در این میان، ایران نیز با تکیه بر تاریخی باشکوه از اجرای اقدامات خیرخواهانه و در راستای پیوستن به این سازمان بزرگ بینالمللی، به تاسیس جمعیت انساندوستانه و خیریه خود همت گمارد. تاریخ شکلگیری این نهضت انساندوستانه، خود مفسر فلسفه پیدایش آن است. تاریخی که از نبرد سولفرینو در سال ١٨٥٩ میلادی با هدایت تاجری سوییسی به نام هانری دونان آغاز میشود و با تدوین خاطرات آن نبرد در سال ١٨٦٢ میلادی و شکلگیری کمیتهای خیرخواه از میان اعضای یک گروه خیر مردمی برای تحقق عملیاتی دو پیشنهاد معروف او ادامه مییابد که در حقیقت فلسفه بنیادین تاسیس جمعیتهای صلیبسرخ و هلالاحمر فعلی هستند. پیشنهادهای او عبارت بودند از: تربیت داوطلبانی برای درمان مجروحان هنگام جنگها - تدوین قوانینی برای تامین مصونیت این دسته از داوطلبان در میدانهای جنگ. تحقق عینی این دو پیشنهاد منجر به شکلگیری کمیتهای انساندوستانه در سال ١٨٦٣ و کنوانسیونی در سال ١٨٦٤ شد. کشور ما نیز در سال ١٨٧٤ میلادی کنوانسیون مصوب را پذیرفته و در سال ١٩٢٣ مطابق با سال ١٣٠٢ه.ش بهطور رسمی جمعیت خیریه خود را با نام شیر و خورشید سرخ تاسیس کرد تا به انجام وظایف مهمی ازجمله موارد زیر بپردازد: امدادرسانی در حوادث غیرمترقبه، تاسیس بیمارستان و درمانگاه، تهیه دارو و تجهیزات پزشکی، تربیت پرستار، نگهداری از کودکان بیسرپرست، ارایه برنامههای ویژه برای جوانان و برخی فعالیتهای عمرانی در داخل و خارج از کشور. این جمعیت درحال حاضر با نام و نشان هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران به ادامه فعالیتهای انساندوستانه در داخل و خارج کشور و در مقیاسی وسیعتر بهعنوان عضوی از فدراسیون بینالمللی جمعیتهای ملی صلیبسرخ و هلالاحمر مشغول است.
جمعیتهایی که در نظامی فدراتیو، البته از نوع انساندوستانه، فدراسیونی بینالمللی را به نمایندگی یک دبیرخانه با مسئولیتهای عمده هماهنگی و حمایت فنی شکل میدهند، به علاوه فدراسیون بینالمللی و کمیته بینالمللی صلیبسرخ،
٣ رکن تشکیلدهنده هیأت بزرگتری به نام نهضت بینالمللی جمعیتهای صلیبسرخ و هلالاحمرند که بدون جانبداری، تبعیض و غرضورزی به ارایه خدمات متنوعی ازجمله موارد زیر میپردازند: خدمات اجتماعی، نجات و امداد قربانیان حوادث طبیعی و غیرطبیعی و لطمهدیدگان در جنگها و خشونتها. این خدمات در قالب تامین آمادگیهای لازم برای مردم و بهویژه افراد آسیبپذیر، افزایش توانمندی آنان در پاسخ به سوانح، ارتقای ظرفیت تحمل و مقاومت آنان در برابر ناملایمات جسمی، روحی و روانی تحقق مییابد.
فلسفه تاسیس جمعیت هلالاحمر ایران - که در حقیقت آینه تمامنمای بنیادیترین اصول و دلایل لازم برای شکلگیری فعالیتهای آن است - را میتوان در اساسنامه آن جستوجو کرد. مجموعه محتوایی این اساسنامه و بهویژه ٦ ماده اولیه آن دربردارنده مفاهیمی در تبیین فلسفه تاسیس آن در قالب هر دو ساختار است. با وجود آخرین اصلاحات انجام شده در سال ١٣٨٨ه.ش. هنوز یک بررسی مجدد بهمنظور نزدیکتر شدن به فلسفه وجودی تشکیل این جمعیت و همچنین ماهیت، معنی و ادبیات این فعالیت بزرگ خیرخواهانه و انساندوستانه، مورد نیاز است تا بتواند بهروشنی پاسخگوی بنیادیترین پرسشهای علاقهمندان، نقشآفرینان و پژوهشگران این عرصه باشد.
براساس این فلسفه تاسیس، جمعیت هلالاحمر بهعنوان یک جمعیت خیرخواه و انساندوست، ملزم به ارایه خدمات بدون تبعیض، جانبداری، غرضورزی و بهگونهای مستقل و داوطلبانه است. با این وصف اگر این جمعیت به هر شکل و دلیلی اقدام به فعالیتی کند که ناقض اصول بنیادین و ارزشهای خیرخواهانه و انساندوستانه در امر کمکرسانی شود، در حقیقت فلسفه وجودی و تصویر کلی خویش را با سوالی چالشبرانگیز مواجه ساخته است. به واقع رسیدن به آنچه از آن با نام فلسفه پیدایش و تاسیس یاد میکنیم، دستیابی به مرحلهای از دانش و معرفت است که موجب تشخیص درست مسیر حرکت میشود و همانطور که از اولویت برای تعمیق و بسط آگاهی در شناخت جمعیت هلالاحمر برخوردار است، در تشخیص و اصلاح مسیر کارآمد و اثربخش نیز دارای اهمیت محسوب میشود.
خوانندگان محترم جهت اطلاع از سیر تاریخی شکلگیری جمعیت هلالاحمر، میتوانند به مطالب موجود در سایت جمعیت و فصلنامههای علمی - پژوهشی امداد و نجات (سال پنجم شماره ٤ و سال ششم شمارههای ٣ و ٤) مراجعه کنند.